خنده دارترین فیلم های کمدی دهه اخیر سینما

به گزارش مجله همراهان، خبرنگاران: اگر چه در دنیایی زندگی می کنیم که در آن هر کس سلیقه ای متفاوت و دیدگاهی مخالف دارند، دستکم یک چیز وجود دارد که همه ما می توانیم بر سر آن توافق داشته باشیم و آن عشق به خندیدن است. در واقع هیچ چیزی به اندازه دیدن یا شنیدن چیزی که نیش ما را باز کند جذاب نیست و با توجه به فیلم های کمدی که در یک دهه اخیر منتشر شده اند در این زمینه کمبودی وجود ندارد.

خنده دارترین فیلم های کمدی دهه اخیر سینما

از فیلم هایی با درجه بندی های محدود نماینده تماشاگران که از هر چیزی مانند موضوعات ممنوعه جوک می سازند تا کمدی های رمانتیک که مقدار درست شوخ طبعی را در خود دارند و کمدی هایی که موضوعات جدی را با بیانی طنز ارائه می نمایند، کاملاً واضح است که فیلم کمدی بهترین دوران خود را در یک دهه اخیر داشته است.

همزمان انتخاب بهترین فیلم های کمدی یک دهه اخیر با توجه به تعدد فیلم های ساخته شده در این ژانر کار دشواری است. با این وجود نهایت کوشش خود را نموده ایم که 15 مورد از خنده دارترین فیلم های کمدی یک دهه اخیر را در ادامه مطلب به شما معرفی می کنیم.

15. هفت روانی

عنوان اصلی:

Seven Psychopaths

محصول:

2012

در سراسر یک دهه اخیر، به این باور رسیده ایم که اگر مارتین و جان مک دونا در یک کار استاد باشند آن ساختن فیلم های کمدی تاریک، اما بسیار خنده دار و بامزه است. بعضی از این فیلم ها در ادامه این فهرست نیز قرار دارند، اما بیایید این فهرست را با فیلم جنایی و غیرمعمول هفت روانی آغاز کنیم. این فیلم با بازی کالین فارل، سم راکول، کریستوفر واکن و وودی هارلسون بدون شک یکی از عجیب ترین کمدی هایی است که در یک دهه اخیر ساخته می گردد.

در هفت روانی، فارل نقش مارتی را بازی می نماید، نویسنده ای که شرایط خوبی نداشته و در اتمام جدیدترین نمایشنامه خود با عنوان هفت روانی با مشکل روبرو است. وقتی که بهترین دوست خلافکار مارتی خود را در موقعیت غیرمنتظره ای می گذارد، فیلم به سرعت وارد یک سوراخ خرگوشی پر از گانگسترها، مذهبی های انتقام جو، قاتلین سریالی دارای صدای گوشخراش و سگ های ربوده شده می گردد.

مک دونا در ارتباط دادن تمامی این داستان ها با هم برای ایجاد فیلم بهم پیوسته و بسیار جذاب و بامزه کار فوق العاده ای انجام داده است. همانند بسیاری از دیگر کمدی های بزرگ، هفت روانی در خصوص گروهی احمق است که در شرایطی غیرقابل کنترل نهاده شده و تماشای واکنش آن ها در این شرایط متفاوت بسیار دیدنی است. با این وجود، فیلم مک دونا از لحاظ فهرست خارق العاده بازیگران و سطح شوخ طبعی طعنه آمیزی که در خود دارد با دیگر کمدی ها متفاوت است. از میان 4 فیلم ساخته شده توسط مک دونا، هفت روانی آن استقبال و تمجیدی که باید را دریافت نکرد، اما نباید ساده از کنار آن گذشت.

14. مثل آب خوردن

عنوان اصلی:

Easy A

محصول:

2010

اگر چه، اما استون تا قبل از بازی در این فیلم در فیلم های بسیار خوبی بازی نموده بود، اما اولین بازی خوب او در نقش اول یک فیلم در فیلم بسیار بامزه و دوست داشتنی مثل آب خوردن بود. این فیلم نه تنها باعث شد که استون صندلی خود به عنوان یک ستاره مناسب نقش های اصلی را تثبیت کند بلکه می توان بازی او در این فیلم را یکی از نادیده گرفته شده ترین بازی های یک کمدین زن در یک دهه اخیر دانست.

فیلم مثل آب خوردن که توسط ویل گلاک کارگردانی شده در خصوص زنی به نام اولیو پندرگاست است که بعد از دروغ گفتن در خصوص روابط عاشقانه اش، با بهترین دوست و خانواده اش به تعطیلات می رود، اما خیلی زود، به خاطر دروغی که گفته، اوضاع از کنترلش خارج شده و در مدرسه بدنام می گردد. با این وجود، وی به جای اینکه احساس کند مورد اذیت و آزار نهاده شده و قربانی است، از شوخی ها و تمسخر های همکلاسانش به نفع خود استفاده می نماید.

مثل آب خوردن در جدا کردن خود از دیگر فیلم های کمدی نوجوانانه و ارائه داستانی کاملاً متفاوت در این ژانر فوق العاده عمل نموده و به خوبی این موضوع را نشان می دهد که وقتی شایعه ای در مدارس پخش می گردد تا کجا می تواند پیش برود، بدون این که لحنی نصیحت آمیز داشته باشد و همزمان لحن شوخ طبعانه و کمدی داستان را حفظ می نماید.

13. مردان خوب

عنوان اصلی:

The Nice Guys

محصول:

2016

اگر فیلم بوس، بوس، بنگ، بنگ (Kiss, Kiss, Bang, Bang) از شین بلک را دیده باشید باید بدانید که فیلم مردان خوب نیز حال و هوای مشابهی دارد. این دو فیلم از لحاظ بن مایه، فضا و داستان مشابه هستند، اما به جای یک کپی برابر اصل از کار های قبلی، در مردان خوب به خوبی پیشرفت کارگردان در فیلمسازی را حس خواهید کرد. در این فیلم رایان گاسلینگ و راسل کرو در نقش دو کارآگاه خصوصی و اجیر بازی می نمایند که به خاطر ارتباط پرونده هایشان مجبور می شوند با هم کار نمایند.

البته این فیلم شین بلک است و خیلی زود با تیراندازی های فراوان، پیچش های داستانی غیرمنتظره و تبادل دیالوگ های جذاب بین شخصیت های همراه می گردد. این فیلم به وضوح لحظات تاریکی نیز دارد، به خصوص در خصوص شخصیت گاسلینگ در داستان. گاسلینگ و کرو در فیلم شیمی بسیار جذاب و مناسبی دارند که بذله گویی و طعنه هایشان در طول فیلم لحظات پرخنده ای را برای مخاطب ایجاد می نماید. در کنار تصویربرداری خیره نماینده، یک موسیقی متن فوق العاده و بازیگران مناسب برای نقش های مکمل، مردان خوب یکی از نادیده گرفته شده ترین جواهرات کمدی یک دهه اخیر است.

12. شب بازی

عنوان اصلی:

Game Night

محصول:

2018

در کنار این که فیلم شب بازی ستارگان هالیوودی مانند ریچل مک آدامز و جیسون بیتمن را در خود دارد، وقتی که آن را با دیگر کمدی های منتشر شده در سال 2018 مقایسه می کنیم، این فیلم به دلیل تبلیغات نامناسب و ناکافی خارج از رادار سینمارو ها نهاده شده و در ابتدا آنطور که شایسته بود مورد توجه قرار نگرفت.

با این وجود تبلیغ دهان به دهان به سرعت باعث شهرت فیلم شده و شب بازی در باکس آفیس به موفقیتی غیرمنتظره دست یافت. در این فیلم آدامز و بیتمن نقش مکس و آنی را بازی می نمایند که همراه با برادر بزرگتر مکس، بروکس (کایل چندلر) برای بازی شبانه هفتگی خود دست به کار می شوند. اما بعد از اینکه بروکس درست قبل از آغاز بازی شبانه ربوده می گردد، داستان و شرایط به کلی تغییر می نماید.

در حالی که در ابتدا تصور می گردد این یک بازی از خود بروکس برای جذابتر کردن بازی شبانه است، اما در نهایت مکس و آنی متوجه می شوند که شرایط بسیار خطرناک تر از آن چیزی است که در ابتدا تصور می کردند. با یاری بازیگرانی بسیار خوب در نقش های مکمل، شب بازی یک کمدی غافلگیر نماینده برای یک دهه اخیر بوده و ارزش تماشا را دارد.

11. درس خوان

عنوان اصلی:

Booksmart

محصول:

2019

وقتی اعلام شد که اولیویا وایلد قرار است اولین فیلم خود را بسازد، بسیاری از نتیجه کار او اطمینان نداشتند. با این وجود، اولین کوشش وایلد در زمینه کارگردانی به یک موفقیت منحصربفرد تبدیل شد. فیلم کمدی دبیرستانی درس خوان با بازی بیانی فدلشتین و کایتلین دیور در خصوص دو دوست دبیرستانی است که سال ها سرشان را در کتاب های درسی فرو برده اند تا در بهترین دانشگاه های کشور پذیرفته شوند.

اما در نهایت این دو در می یابند که تمامی سخت گیر هایی که در این سال ها داشته و خود را از هر لذتی محروم نموده اند بیفایده بوده و دیگر همکلاسی هایشان نیز علیرغم اینکه به خود سختی نداده اند توانسته اند در همان دانشگاه ها پذیرفته شوند. بدین ترتیب دو شخصیت اصلی داستان سعی دارند در آخرین شب بودنشان در کنار هم به عنوان دانش آموز دبیرستانی نهایت لذت و خوشگذرانی را تجربه نمایند.

فدلشتین و دیور بسیار خوب مکمل یکدیگر بوده و همین موضوع به لحظاتی بسیار خنده دار و دوست داشتنی در طول داستان منتهی می گردد. با این وجود برنده اصلی این فیلم بیلی لورد است که نقش جیجی را در فیلم بازی می نماید که گهگاهی در داستان ظاهر شده و آشوبی بیشتر به شب آخر دو شخصیت اصلی داستان می بخشد.

10. این آخرشه

عنوان اصلی:

This Is The End

محصول:

2013

اگر دوران حرفه ای سث روگن و ایوان گلدبرگ را دنبال نموده باشید، باید متوجه شده باشید که این دو از بهترین ها در قرار دادن رویکرد کمدیک منحصربفرد خود در هر ژانری هستند که شانس خود را در آن امتحان می نمایند. از این رو وقتی که خبر رسید این دو کمدی آخرالزمانی خودشان با عنوان این آخرشه را خواهند ساخت، طرفدارانشان ایمان داشتند که با فیلم منحصربفردی پر از لحظات بامزه و خنده دار روبرو خواهند شد.

در واقع، این دو در این فیلم حتی فراتر از انتظار ها عمل نموده و این آخرشه به یکی از متمایزترین و برجسته ترین کار های روگن و گلدبرگ در عرصه سینما تبدیل شد. این فیلم که در استفاده از سلبریتی های مشهور در داستان خود نهایت استفاده را برده و هر یک از این سلبریتی ها نیز به خوبی نسخه ای بزرگنمایی از شده از خودشان را تمام و کمال پذیرفته و به نمایش می گذارند.

از مایکل سرا که نقش یک معتاد به هروئین وحشی و غیرقابل کنترل را بازی می نماید تا چینینگ تیتوم در نقش معشوقه دنی مک براید، هر کسی که در این فیلم حضور دارد توانسته اوج بازی خود را به نمایش گذاشته که لحظات فراموش نشدنی را در پی دارد. با این وجود بهترین نقش آفرینی فیلم را باید از آنِ جی باروشل دانست که علیرغم داشتن نقش مکمل در فیلم های کمدی دیگر، در این آخرشه در نقش اصلی بسیار فوق العاده ظاهر شده است. تعاملات او با روگن، جیمز فرانکو، کریگ رابینسون و البته جوناه هیل باعث می گردد که به سختی بتوانید جلوی خنده خود را بگیرید.

9. این است 40

عنوان اصلی:

This Is 40

محصول:

2010

چهارمین فیلم در فیلموگرافی فوق العاده جود آپتاو در نقش کارگردان با عنوان این است 40 شاید مهم ترین فیلم دوران حرفه ای او نیز باشد. با توجه به اینکه آپتاو با ساخت فیلم های کمدی بامزه، اما بسیار واقع گرایانه و صادقانه برای خود نامی دست و پا نموده، این فیلم را باید نماینده واقعی رویکرد او در زمینه فیلمسازی به واضح ترین شکل ممکن دانست.

به عنوان یک دنباله غیرمستقیم برای فیلم دومش، باردار (Knocked Up)، فیلم این است 40 داستان پیت و دبی با بازی پل راد و لزلی من و دو دخترشان را روایت می نماید که سعی دارند با تغییراتی که در زندگی و اطرافشان رخ می دهد کنار بیایند، اما اغلب شکست می خورند. هر کسی که باردار را دیده باشد می داند که راد و من در کنار هم فوق العاده اند، دیالوگ های یکدیگر را تکمیل نموده و چنان شیمی بین آن ها برقرار است که انگار واقعاً زن و شوهر هستند.

در حالی که در باردار لحظاتی به زندگی این دو پرداخته شده بود، اما داستان آن به طور کامل روی این زوج متمرکز نبود. با این وجود، با اختصاص یک فیلم کامل به این دو و موانعی که بین آن ها قرار می گیرد، می توانیم آن ها و رابطه شان را زیر ذره بین قرار دهیم.

8. ثور: رگناروک

عنوان اصلی:

Thor: Ragnarok

محصول:

2017

بسیارند کسانی که ثور: رگناروک را تنها یک فیلم کمیک بوکی می بینند، اما چنین دیدگاهی باعث می گردد که اولین فیلم تایکا وایتیتی در ژانر ابرقهرمانی آن توجه و تمجیدی که شایسته است را دریافت نکند. برخلاف دو فیلم ثور که قبل از این فیلم ساخته شدند، و البته فیلم های چندان خوبی نیز نبودند اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، رگناروک یک تغییر رویکرد بسیار بزرگ از چیزی است که در این جهان دیدیم، تغییری که البته لازم بود.

وایتیتی این فرانچایز که کاملاً زیرورو نموده و به یک فیلم علمی تخیلی متفاوت، جذاب و فوق العاده تبدیل می نماید. خوشبختانه او در این فیلم کریس همسوورث را داشت که تا آن موقع کمتر به عنوان یک بازیگر مستعد شناخته می شد، اما در این فیلم نشان داد که استعداد کمدی لازم برای ایفای نقش مورد نظر وایتیتی را دارد.

اگر چه رگناروک همچنان همان امضای فیلم های استودیو مارولی را پای خود دارد، اما بسیار متفاوت از دیگر فیلم های مارولی است که در سال های اخیر ساخته شده اند. این فیلم پر از سکانس های اکشن و لحظاتی مملو از نشاط واقعی است. تمام کسانی که این فیلم را تماشا نموده اند آن را فراتر از انتظاراتشان یافته و با یک شخصیت ثور دوست داشتنی روبرو خواهند شد.

7. ساقدوش ها

عنوان اصلی:

Bridesmaids

محصول:

2011

شاید پال فیگ در جهانی تلویزیون چهره شناخته شده تری باشد که با سریال های کمدی موفقی مانند اداره (The Office) و رشد متوقف شده (Arrested Development) برای خود نامی دست و پا کرد، اما این سومین فیلم سینمایی او با عنوان ساقدوش ها بود که ثابت کرد وی می تواند نبوغ خود را به پرده بزرگ بیاورد. این فیلم داستان زنی به نام آنی با بازی کریستن ویگ را روایت می نماید که یک آشپز ناموفق بوده و از او خواسته می گردد که در عروسی یکی از دوستانش نقش ساقدوش او را بازی کند.

فیلم در ادامه به اتفاقاتی که برای وی، عروس و دیگر ساقدوش هایی که سعی در نشان دادن دوستی خود به عروس دارند می پردازد. اگر چه تا قبل از این نیز فیلم های کمدی زیادی با موضوع شخصیت های زن وجود داشته، اما ساقدوش ها احساس متفاوتی دارد، زیرا در این فیلم بازیگران زن را در کمدی می بینیم که معمولاً صندلیی برای جولان بازیگران مرد است. بخش زیادی از تفاوت خوشایند به خاطر سبک کارگردانی فیگ و سناریو فیلم است، اما اگر به خاطر بازی های خارق العاده ویگ، مایا رودولف، رُزی بایرنه و ملیسا مک کارتی نبود، شاید فیلم به این موفقیت دست نمی یافت.

6. مک گروبر

عنوان اصلی:

MacGruber

محصول:

2010

اگر نگاهی به خلاصه داستان فیلم مک گروبر بیندازید متوجه می شوید که کاملاً گیج شده اید. ایده یک فیلم اکشن قهرمانی شبیه مک گایور (MacGyver) که در کارش بسیار بسیار بد است شاید در ابتدا جذاب به نظر نرسد، اما در واقع با یک فیلم بسیار جذاب و دوست داشتنی روبرو هستید. داستان این فیلم ابتدا در قالب یکی از نمایش های کمدی زنده شنبه شب (Saturday Night Live) به تصویر کشیده شد، اما چنان مورد توجه نهاده شد که یک فیلم کامل در سال 2010 از روی آن ساخته شد.

به جای یک نمایش 5 دقیقه ای، در نسخه سینمایی مک گروبر با یک فیلم کامل روبرو هستیم که در آن ویل فورته نقش قهرمانی را بازی می نماید که میخواهد دیتر ون کونث شده و مانع از پرتاب یک کلاهک هسته ای توسط وی گردد. کوشش های او به شرایط بسیار عجیبی منتهی می گردد که روی کاغذ بسیار بی معنا هستند. اما تعهد فورته، بازی خارق العاده رایان فیلیپ در نقش گروهبان پایپر و کریستن ویگ در نقش ویکی به فیلم یاری می نماید به درجه ای از حماقت برسد که به رسیدن به آن برای موفقیت احتیاج دارد.

5. کالواری

عنوان اصلی:

Calvary

محصول:

2014

رابطه نزدیک برندن گلیسون با برادران مک دونا در طی سال های گذشته به ساخت فیلم های بسیار خارق العاده ای تبدل شده که از آن میان می توان به نگهبان (The Guard) و در بروژ (In Bruges) اشاره نمود. با این وجود، هر دوی این فیلم های در مقایسه با همکاری گلیسون با جان مایکل مک دونا، برادر بزرگ تر، در کمدی سیاه کالواری سبیار سبک تر هستند.

در این فیلم گلیسون نقش یک کشیش کاتولیک به نام پدر جیمز را بازی می نماید که در جریان یک اعتراف، یک شخصیت مرموز به او می گوید که آن ها در کودکی مورد سوء استفاده جنسی یک کشیش نهاده شده اند. به عنوان راهی برای آسیب رساندن به کلیسا، آن فرد تصمیم می گیرد به جای کشتن کشیش تجاوزگر یک کشیش خوب را به قتل برساند، زیرا این کار تاثیر بیشتری بر افکار عمومی دارد. کوشش های گلیسون برای پیدا کردن این شخص به ترکیبی از اتفاقات حیرت انگیز و ناخوشایند منتهی می گردد.

بازی او در نقش پدر جیمز پر از پاسخ های تند و تیز است که خیلی زود او را به شخصیتی دوست داشتنی برای مخاطب تبدیل می نماید. شاید این فیلم با موضوع تند و سخت خود اگر در اختیار سناریست و کارگردان متفاوتی قرار می گرفت نتیجه کار فاجعه بود، اما کار فوق العاده مک دونا در مقام نویسنده و کارگردان فیلم به خلق فیلمی چالش برانگیز و ترسناک و یکی از بهترین فیلم های کمدی تمام دوران منتهی می گردد.

4. فرانک

عنوان اصلی:

Frank

محصول:

2014

فیلم های عجیب و غریب زیادی در این لیست وجود دارند، اما شاید فرانک عجیب ترین آن ها باشد. این فیلم به کارگردانی لنی آبراهامسون که بعد ها درام تحسین شده و نامزد اسکار اتاق (Room) را ساخت، یک فیلم دلگرم نماینده با نگاهی بسیار بامزه به سلامت روانی، هنرمندی، دوستی و اینکه چگونه موسیقی می تواند زندگی افراد را تغییر دهد همراه است.

مایکل فاسبندر در این فیلم نقش فرانک را بازی می نماید که یک موسیقیدان بااستعداد است که هنگام اجرا یک ماسک بزرگ خاص به سر دارد. او در ادامه یان، با بازی بسیار جذاب دومهال گلیسون، را به گروه بااستعداد خود اضافه می نماید که علیرغم استعدادشان در موسیقی کمی خل و چل بوده و در ادامه برای اجرایی که زندگی آن ها را تغییر خواهد داد رهسپار آمریکا می شوند.

در حالی که داستان فیلم یک موضوع جدی را روایت می نماید، اما آبراهامسون مطمئن شده که لحظات کمدیک فیلم هرگز فرانک و صندلی او را به تمسخر نگیرند. شخصیت های دیگر او را علیرغم مسائل و رفتارهایش می پذیرند و دوستی بین بازیگران نیز نقش مهمی در شیمی بین شخصیت ها و تبدیل کردن آن به یک فیلم بامزه و شخصی دارد.

3. چهار شیر

عنوان اصلی:

Four Lions

محصول:

2010

کریس موریس که از دید بسیاری از منتقدان سینما و تلویزیون یکی از بامزه ترین فیلمسازان در عرصه کمدی است، در بیش از سه دهه اخیر تاثیر خود را بر روی بعضی از بهترین سریال ها و فیلم ها در بریتانیا گذاشته است. وی به خوبی نشان داده که وقتی پای طنز و شوخی به میان می آید یکی از باهوش ترین چهره های عرصه کمدی است. اولین تجربه کارگردانی او با نام چهار شیر یک نمونه بی نقص از توانایی های این مرد 57 ساله در کمدی کردن هر موضوعی است.

این فیلم در خصوص گروهی از مردان جوان مسلمان در بریتانیا است که رفته رفته باور های رادیکال پیدا نموده و عقاید تروریستی پیدا می نمایند. در دستان کارگردان ضعیف تر و بی تجربه تری این داستان ممکن بود بی مزه و حتی توهین نماینده و جنجالی گردد، اما موریس فیلمی ساخته که بر باور ها و رفتار های شخصی هر کدام از این مردان و ناتوانی شان در رسیدن به هدف کلی شان تمرکز دارد که لحظاتی پر از خنده را برای بیننده رقم می زند.

همه بازی های اجرا شده در این فیلم قابل توجه هستند، اما ریز احمد در نقش شخصیت اصلی داستان، عمر، و نایجل لیندسی که نقش بری، موسس دولت اسلامی تینزلی را ایفا می نماید بازی های برجسته تری از خود ارائه می دهند.

2. بیمار بزرگ

عنوان اصلی:

The Big Sick

محصول:

2017

یکی از هوشمندانه ترین روش ها برای دوری از کلیشه های ناخوشایندی که عموماً در کمدی های رمانتیک دیده می گردد، روایت داستانی است که از کلیشه های معمولی که باعث قابل پیش بینی شدن این ژانر شده خالی باشد. بعد از تماشای بیمار بزرگ به این باور می رسید که نویسندگان سناریو، کمیل نانجیانی و همسرش امیلی وی گوردون با موفقیت توانسته اند داستان خود را از افتادن به ورطه این کلیشه ها به وسیله خلق چیزی منحصربفرد، سرگرم نماینده و از همه مهم تر بامزه دور نگه دارند.

نانجیانی در این فیلم نقش شخصیت کمیل را بازی می نماید یک استندآپ کمدین که با مشکل روبرو شده و مجبور است تنها نظاره گر موفقیت اطرافیان و همکارانش باشد. علیرغم قرار داشتن در بدترین شرایط کاری، وی با زنی به نام امیلی آشنا می گردد که زوی کازان نقش او را بازی می نماید و این دو رابطه ای عاطفی را با یکدیگر شکل می دهند.

اگر چه همه چیز خوب آغاز می گردد، اما در ادامه موانعی بر سر راه این دو قرار می گیرد. والدین کمیل قصد دارند که او را با دختری مسلمان آشنا نمایند که در نهایت به جدایی کمیل و امیلی منتهی می گردد. اما در ادامه وقتی که امیلی در اثر یک بیماری ناشناخته به کما می رود این دو بار یکدیگر به هم می رسند.

1. در جستجوی انسان های یالدار

عنوان اصلی:

Hunt For The Wilderpeople

محصول:

2016

اگر شما نیز اسمی از در جستجوی انسان های یال دار یا شکار انسان های سرگردان نشنیده اید باید بگوییم که بخشیده شده اید. این فیلم که توسط تایکا وایتیتی ساخته شده و خود نیز در نقش یک کشیش حضور کوتاهی در فیلم دارد، یک داستان ماجراجویی هیجان انگیز دارد که در آن یک یتیم دردسرساز همراه با یک پیرمرد بداخلاق وارد کسب و کار مراقبت از بچه ها می شوند.

اگر چه این فیلم سم نیل را در یکی از بهترین نقش آفرینی های خود دارد، اما فیلم را باید متعلق به جولین دنیسون به خاطر بازی بی نظیرش در نقش ریکی بیکر دردسرساز دانست. او به طور کامل هر سکانسی که در آن حضور دارد را از آنِ خود نموده و در هر فرصتی که بدست می آورد دیالوگ های شرورانه، تیز و البته هوشمندانه ادا می نماید.

اگر چه این فیلم را باید بامزه ترین و کمدی ترین فیلم وایتیتی تا به امروز دانست، اما در زیر این جوک ها یک داستان شخصی عمیق در خصوص دوستی، غم از دست دادن عزیزان و لزوم کنار آمدن با اشتباهات گذشته وجود دارد. خوشبختانه وایتیتی مدیریت هر دو لایه را به خوبی انجام داده و فیلمی خارق العاده ساخته که سال ها به یادتان خواهد ماند.

منبع: whatculture

منبع: برترین ها
انتشار: 3 اسفند 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: hmvd.ir شناسه مطلب: 729

به "خنده دارترین فیلم های کمدی دهه اخیر سینما" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "خنده دارترین فیلم های کمدی دهه اخیر سینما"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید