دختران پیروز، گمشدگان سریال های نمایش خانگی - مجله همراهان

نمایش افرادی شکست خورده که بدون مردان هیچ صندلیی در جامعه نخواهند داشت در سریال های شبکه نمایش خانگی به جای نمایش دختران پیروز ایرانی در عشق و زندگی اجتماعی، نکته ای قابل تامل از دید کارشناسان و عامه در این گونه های نمایشی است.

برای جلب عشق پسرخاله اش دست به خودکشی زد آن هم بعد از اینکه آرش همان پسرخاله مورد نظر با تحقیر و توهین های فراوان به عشق او پاسخ منفی داد و به دنبال دختر دیگری به نام رستا رفت، اما این انتها ماجرا نبود، چون بعد از آن باز هم شرایط را نپذیرفت و به سراغ رستا رفت و با گریه زانو زد تا التماس کند که آرش را رها کند و اجازه بدهد این عشق بیمار به ازدواج ختم گردد، اما باز هم پیروز نشد.

حالا بعد از ترک مراسم عروسی خود در آن سوی مرز ها با همدستی خاله اش میخواهد آرش را به اصطلاح تور بیاندازد و با وی ازدواج کند و با گفتاری التماسی این نکته را به آرش یادآوری می نماید که انتخاب دوم آرش در نبود رستا است و حالا که عشق آرش رهایش نموده این بار نوبت عمل به قول ازدواج با انتخاب دوم است.

آرش نیز از موضع قدرت، کمی در این زمینه چراغ مثبت نشان می دهد تا راستا به سمت ازدواج هموارتر گردد و در این میان خاله که همان مادر آرش است همکاری به سزایی انجام می دهد.

این شخصیت رابی است که نقش آن را مهراوه شریفی نیا در سریال دل بازی می نماید؛ در زندگی اجتماعی توانایی ندارد و اگر هنری از نقاشی و نواختن دستگاه های موسیقی فرا گرفته برای جلب نظر مردی بوده که دوستش داشته نه برای اینکه بتواند به بانویی توانمند تبدیل گردد و در توانایی های مالی نیز نیازی به کوشش نمی بیند، چون از خانواده متمولی بوده و به دلیل دختر بودنش تحت حمایت خانواده.

ساره بیات نقش رستا را بازی می نماید شخصیتی که در شب عروسی اش مورد تجاوز نهاده شد و حالا به تنهایی به دنبال مردی است که در آن شب او را مورد سوءاستفاده قرار داده است و از سوی دیگر عاشق آرش است، اما چون نمی خواهد او را در جریان اتفاق افتاده قرار دهد سعی می نماید از وی دوری کند، اما بدون آرش زندگی برایش متوقف شده، نه تنها شغلش را رها نموده بلکه کوششی برای یافتن راهی برای بازگشت به جامعه نمی نماید و قصد خودکشی نیز دارد.

آن دیگری نامش نازنین است ستاره پسیانی در سریال کرگدن نقشش را بازی می نماید بعد از ماجرا ها و حواشی که با صاحب کار سن بالایش داشت و به وی علاقه نشان می داد، به عشق زندگی اش می گوید حالا می توانیم ازدواج کنیم و در جواب می شنود دیگه نمی خوامت.

سریال همگناه هم که تا حدودی در این زمینه ملایم تر برخورد نموده است از نشان دادن دختران به دنبال شوهر یا عشق، بی نصیب نمانده و با دختری روبرو هستیم که شغل منشی شرکت را بر عهده دارد و هر پسر مجرد و متاهلی را که در این شرکت گل فروشی در رفت و آمد است از ادا و اطوار خود بی بهره نمی گذارد و در کوشش است که از میان مردان خوشتیپ و پولدار یکی را برای خود شکار کند و مدام نیز از سوی هرکدام از آنان مورد اهانت و بی توجهی قرار می گیرد و رفتارش به گونه ای است که با وجود لحن طنزگونه سریال مخاطب نیز این شخصیت را تحقیر می نماید.

این تنها مثال های کوچکی از نقش دختران ایران زمین در سریال های شبکه نمایش خانگی است دخترانی که هر روز پیروزیتشان تیتر اخبار روزانه می گردد در مجموعه های در حال پخش ایران وابسته به مردانی است که توجهی به آن ها ندارند یا به طور مدام در حال پذیرش حقارت و توهین از همین مردان هستند و پاسخی به آن ها داده نمی گردد.

هیچ کدام از دختران این مجموعه ها در کوشش برای به دست آوردن صندلی واقعی خود در جامعه یا به دست آوردن پیروزیتی نیستند بلکه همه آن ها در حالی نشان داده می شوند که به دنبال مردی افتاده اند و مدام مورد بی توجهی قرار می گیرند و این در حالی است که در جامعه امروز زنان همپای مردان و بدون اتکا به آن ها برای حیات و زندگی خود کوشش می نمایند و در تمامی فعالیت ها نامشان به عظیمی می درخشد، اما چرا در سریال های شبکه خانگی جز گدایی عشق نقش دیگری به آن ها داده نمی گردد.

مریم سادات ظهوریان روانشناس سبک زندگی با بیان اینکه نباید موارد کم و نهفته را در سریال ها عظیم جلوه دهیم گفت: زنانی و دخترانی که در سریال ها نشان داده می گردد در واقعیت به اینگونه وجود ندارند و به نمایش گذاشتن آن به طور مضاعف خطا است.

وی با تاکید بر اینکه بانوان ایرانی با حضور در جامعه صندلی خود را پیدا نموده اند اعلام کرد: دختران این سرزمین قائل به آنچه در مجموعه ها به نمایش گذاشته می گردد نیستند، اما تاثیر نشان دادن اینگونه رفتار ها در جامعه را نباید نادیده گرفت.

وی اضافه نمود: این رفتار ها می تواند محرکی باشد تا قابلیت های موجود در بخشی از جامعه فعال شوند که این اصلا اتفاق خوبی را رقم نمی زند.

همچنین محمد حیدرپور جامعه شناس فرهنگی تاثیر رسانه ها در تضعیف 50 درصد جامعه را انکار ناپذیر دانست و گفت: رسانه این قدرت و توانمندی را دارد با تقویت روحی افراد آن ها را به راستا پیشرفت سوق دهد، اما همین رسانه ها اگر نیمی از جامعه را ضعیف نشان بدهند و اعتماد به نفس را از آن ها بگیرند موجب تخریب افراد و خود جامعه می شوند و جامعه را از توانمندی باز می دارند.

وی با تاکید بر اینکه زنان نیمی از هر جامعه را تشکیل می دهند اعلام کرد: فرزندان هر جامعه ای از زنان بالیده می گردد و این واقع بینی نسبت به زنان می تواند در رشد سرمایه ای و اجتماعی جامعه ثاثیر گذار باشد و مورد اهمیت واقع گردد.

به گفته وی، در روزگار امروز در دنیای رسانه و سریال های مختلف نشان دادن زن در آشپزخانه، بدون تقبل مسئولیت های اجتماعی و بروز و ظهور توانمندی های فردی توهین محسوب می گردد، زیرا تغییرات اجتماعی در دنیا اتفاق افتاده و می توانیم شاهد پیروزیت های تحصیلی و شغلی نیم دیگر جامعه باشیم.

حیدرپور تاکید نمود: طبیعی است که امروزه زنان بخواهند به پیروزیت در عرصه های مختلف برسند و اگر رسانه ها بخواهند برنامه هایی را پخش نمایند که با این فرایند مخالف است و به گونه ای دیگر جامعه را نشان می دهد مهجور باقی می مانند و بدون مخاطب به اهدافی که دارند نمی رسند.

شبکه نمایش خانگی در دهه های اخیر تاریخچه جدیدی را در ایران برای خود به ثبت رسانده است از سریال هایی که در نیمه راه رها شدند و یا آن دسته که توانستند در میان خانه عموم مردم جای بگیرند و چه آن هایی نام آشنایی برای مخاطبان محسوب می گردد و توانستند ساعاتی خانواده ها را پای تلویزیون بنشانند یا سریال هایی که نتوانستند مخاطبی را برای خود دست و پا نمایند و دیده نشدند و هر کدام حاشیه های خود را در این تاریخ رقم زنند.

این عرصه در دهه اخیر به گونه ای رونق یافته است که بازیگران، کارگردانان و نویسندگان صاحب نام سینما و تلویزیون و حتی تئاتر به این بخش روی آورده اند و هر کدام از این مجموعه ها که تعدادشان کم هم نیستند در ژانر های مختلف موضوعات مختلفی را به نمایش گذاشتند که البته عشق مضمون تکرار شده ای در سریال های نمایش خانگی محسوب می گردد.

با وجود رشد و توسعه این عرصه در میان عموم جامعه ایرانی اگر بخواهیم از زنان پیروز و توانمند که بدون وابستگی زندگی خود را اداره می نمایند و خانواده ای سالم را تشکیل می دهند نام ببریم حتی به تعداد انگشتان یک دست نمی رسد و این اتفاق ناگواری است، زیرا این روز ها زنان ایرانی نام آوران کشور در سراسر دنیا هستند و در تمام عرصه های هنری، اجتماعی و حتی ورزشی توانسته اند نگاه دنیا را جلب نمایند اتفاقی که در شخصیت های سریال شبکه نمایش خانگی نادیده گرفته شده است.